نظریه نهادی

آیا روانشناسی برای قابلیت افزایی و امیدبخشی کفایت می کند؟ تبیینی برای ضرورت توجه بیشتر به علوم و تجارب مرتبط با ایجاد و تقویت نهادهای سازنده

ثبت شده توسط بابک علوی در شنبه, ۱۴۰۳/۰۲/۱۵ - ۲۰:۵۶
به نام خدا. این روزها خیلی از صاحبنظران و آموزش دهندگان در موقعیت های مختلفی، به خصوص در شبکه های اجتماعی، تمرکز و تاکید زیادی بر استفاده از تعاليم روانشناسی و فلسفی برای قابلیت افزایی و ایجاد قوت‌های فردی در مواجهه با مشکلات و بحران‌ها دارند. به نظرم در میان خیلی از این آموزش‌ها و تعاليم نکات ارزنده‌ای وجود دارد. مثلا تقویت حس و باور عاملیت و اصالت در افراد نقش‌های مهمی در نوع برداشت، تنظیم رابطه وجودی خود با محیط و رابطه سازنده با آن دارند. اما حقیقتا آیا این نوع تمرکز برای ایجاد فضایی برای امید و حرکت سازنده کفایت می کند؟ اگر از فضای فکری صرفا روانشناسی فردی خارج شده و وارد روانشناسی اجتماعی و سازمانی شویم و توجهی جدی نیز به مفاهیم جامعه‌شناسی و به خصوص با رویکرد «نهادی» داشته باشیم، متوجه می شویم که توجه صرف به جنبه های قابلیت‌زایی فردی الزاما کفایت نمی کند و حتی ممکن است در برخی افراد، وقتی در تلاش های خود شاهد هیچ دستاوردی نباشند، احساس سرخوردگی ایجاد کند. برای این ادعا دلایلی به شرح زیر ارائه می شود:

گفتمان کارآفرینی، نهادهای حامی آن و اهمیت اصالت متخصصان در رشد فردی و توسعه ملی

ثبت شده توسط بابک علوی در یکشنبه, ۱۴۰۰/۰۱/۲۹ - ۱۳:۵۶
به نام خدا. یکی از مسایلی که با آن مواجه هستیم اینست که به نظر می رسد بسیاری از متخصصان ایرانی داخل و خارج کشور، یکی از راه های اصلی یا شاید تنها راه برای رشد حرفه ای و یا همراهی با جریان توسعه کشور را پیوستن به گفتمان کارآفرینی و راه اندازی کسب و کار جدید تلقی می کنند. در این یادداشت این قصد وجود ندارد که درباره درستی یا نادرستی این راه حل بحث شود، بلکه هدف اینست که اهمیت اصالت فردی در مواجهه با این گفتمان در راستای یادداشت قبلی در این وب سایت تبیین شود.

آیا گفتمان بازگشت به اصالت همچنان در کنار گفتمان نظریه نهادی موثر است؟

ثبت شده توسط بابک علوی در جمعه, ۱۴۰۰/۰۱/۲۰ - ۱۱:۰۸
به نام خدا. آیا رفتار انسان ها بیشتر تحت تاثیر نهادها یا به تعبیر دیگر ساختارها است و یا تحت تاثیر عاملیت خود آنها؟ این سوالی جدی است که در ادبیات تحقیقاتی با عناوین مختلفی مانند «تناقض نمای عاملیت جا سازی شده» (The paradox of embedded agancy) یا «تناقض نمای عاملیت-ساختار» مطرح شده است. نکته اصلی این چالش اینست که آیا اگر انسان ها و سازمان ها محصول نهادها و ساختارهای فراگیرتری هستند و مجموعه باورها، پیش فرض ها و رفتارهایشان در داخل نهادهای مربوطه و مکانیزم های مختلف نهادی شکل می گیرد (در راستای نظریه نهادی)، آیا جایی برای عاملیت فردی انسان ها و تاثیر گذاری خود فعالان در عرصه های اجتماعی و سازمانی باقی می گذارد؟ قبلا هم در یادداشت دیگری در این وبلاگ استدلال شده است که گر چه نقش نهادها/ساختارها بر افکار و رفتارهای انسان های درون آنها قوی است، اما عاملان تغییری همواره میتوانند با اتکا بر عاملیت خود تاثیرات قابل توجهی بر نهادها و سازمان ها بگذارند و موجب تغییراتی قابل توجه شوند. البته میزان تاثیر و موفقیت آنها طبیعتا میتواند تحت تاثیر عوامل مختلف دیگری نیز قرار گیرد. با توجه به اینکه این موضوع به طور خاص تاثیر زیادی بر ترویج گفتمان «بازگشت به اصالت»، به دلیل جایگاهی که «عاملیت» انسان در این گفتمان دارد، میگذارد، به نظر لازم است در اینباره زوایای بیشتری مورد بحث قرار گیرد. شاید بررسی در این راستا به تقویت گفتمان بازگشت به اصالت در مواجهه با گفتمانی ایستا از نظریه نهادی و یا صرفا توجه  به جنبه های ساختاری برای ایجاد تغییرات رفتاری، کمک کند. در این یادداشت نکاتی در اینباره بحث شده و اهمیت اصالت انسانی در ایحاد تغییرات نهادی پیشنهاد و تاکید شده است.

پیشنهادهایی برای تثبیت تحولات مثبت ایجاد شده در حوزه مدیریت منابع انسانی در دوره کرونا در سال ۱۴۰۰؛ تحلیلی از زاویه نظریه نهادی

ثبت شده توسط بابک علوی در یکشنبه, ۱۴۰۰/۰۱/۰۱ - ۲۰:۲۳
به نام خدا. دوره کرونا شرایطی به وجود آورده است تا بسیاری از شرکت ها، شاید به اجبار شرایط محیطی، برخی اقدامات حوزه مدیریت منابع انسانی را بیشتر مورد توجه قرارداده و یا حتی در برخی موضوعات، تحولات از قبل غیر قابل باوری را در خود ایجاد کرده اند. ارتقای نسبی نظام سلامت در برخی شرکت ها و توجه بیشتر به جنبه های بهداشتی و بهزیستی کارکنان، ایجاد قواعد دورکاری، استفاده بیشتر و گاه تحولی در استفاده از تکنولوژی اطلاعات در مدیریت فرایندهای کاری از جمله قواعد کاری بوده اند که در فضای کاری بسیاری از سازمان ها مشروعیت یافته اند. گر چه شرایط کرونا تغییرات خاص خود را در این شرایط در سازمان ها بوجود آورد، اما انتظار می رود که در دوره پس از کرونا شاهد باشیم که این نوع تحولات در «شرایط عادی جدید» (new normal) پس از این دوران تا حدی باقی خواهند ماند. البته سوالی اساسی در این زمینه اینست که چه نوع اقدامات و قواعد به کار گرفته شده ای در این دوران همچنان باقی خواهند ماند، از بین خواهند رفت و یا تحت شرایط جدیدی به اشکال و میزان متفاوتی به بقای خود ادامه خواهند داد. به طور مثال، پس از دوره کرونا شرایط دورکاری در سازمان ها چگونه خواهد شد و تا چه حدی از آن و با چه اشکال و قواعد جدیدی باقی خواهد ماند.

عوامل انسانی يا عوامل ساختاری؛ گفتمانی برای اصلاح و تغيير رفتارهای افراد

ثبت شده توسط بابک علوی در شنبه, ۱۳۹۶/۰۹/۰۴ - ۰۳:۳۰

به نام خدا. دو گروه از صاحبنظران وجود دارند كه به طور ضمنی يا آشكار با يكديگر درباره مقايسه اهميت تاثیر ساختارهای كلان (به اصطلاح عوامل سخت) در مقابل اهميت تاثیر فرهنگ و رهبری گروهی و سازمانی (به اصطلاح عوامل نرم) بر شكل گیری یا تغییر رفتارهای انسانی بحث مي كنند و به شواهد تحقیقاتی مرتبط با دیدگاه خود اشاره دارند. به طور مثال، برای غنی سازی رفتارهای اخلاقی، گروه طرفدار توجه به جنبه های نرم به دنبال ترويج اخلاق حرفه ای و سازمانی و تبيين جايگاه رهبری سازمانی در ايجاد اين نوع از رفتار ها هستند.