سلام. ممنون از پیام شما. در مورد اول شاید بتوان گفت که این مورد مصداقی از به هم خوردن قرارداد روانشناختی بین فرد و سازمان (مدیر) است که برای آن شواهدی هم وجود دارد (مورد سوم از لیست شش گانه در متن یادداشت). ضمنا این موضوع می تواند با خطای بنیادین اسناد هم ترکیب شود. در مورد دوم، نیاز به تفکر بیشتری دارم. منظرهای نظری و اخلاقی متفاوتی در این لحظه برای پاسخ گویی به این سوال به ذهنم می رسد. اما به هر حال گمان نمی کنم که مبهم کردن آن در میان مدت و بلند مدت نتایج مناسبی داشته باشد. با تشکر - علوی
سلام. ممنون از پیام شما. در مورد اول شاید بتوان گفت که این مورد مصداقی از به هم خوردن قرارداد روانشناختی بین فرد و سازمان (مدیر) است که برای آن شواهدی هم وجود دارد (مورد سوم از لیست شش گانه در متن یادداشت). ضمنا این موضوع می تواند با خطای بنیادین اسناد هم ترکیب شود. در مورد دوم، نیاز به تفکر بیشتری دارم. منظرهای نظری و اخلاقی متفاوتی در این لحظه برای پاسخ گویی به این سوال به ذهنم می رسد. اما به هر حال گمان نمی کنم که مبهم کردن آن در میان مدت و بلند مدت نتایج مناسبی داشته باشد. با تشکر - علوی