رهبری سازمانی
«پرورش رهبران آینده» یا «پرورش قابلیت های رهبری»
به نام خدا. مدتی است كه به خصوص در ايام تعطيلات تابستانی، عناوين دوره ها و برنامه های آموزشی ای را مي شنويم مانند: "تربيت رهبران آينده" يا "پرورش رهبران آينده كسب و كار". حتما در صورت استفاده از محتوا و روش های مناسب، كشف و پرورش استعدادها و قابليت هاي فردی در رهبری يك تيم يا سازمان اقدامی ارزشمند است.
عوامل انسانی يا عوامل ساختاری؛ گفتمانی برای اصلاح و تغيير رفتارهای افراد
به نام خدا. دو گروه از صاحبنظران وجود دارند كه به طور ضمنی يا آشكار با يكديگر درباره مقايسه اهميت تاثیر ساختارهای كلان (به اصطلاح عوامل سخت) در مقابل اهميت تاثیر فرهنگ و رهبری گروهی و سازمانی (به اصطلاح عوامل نرم) بر شكل گیری یا تغییر رفتارهای انسانی بحث مي كنند و به شواهد تحقیقاتی مرتبط با دیدگاه خود اشاره دارند. به طور مثال، برای غنی سازی رفتارهای اخلاقی، گروه طرفدار توجه به جنبه های نرم به دنبال ترويج اخلاق حرفه ای و سازمانی و تبيين جايگاه رهبری سازمانی در ايجاد اين نوع از رفتار ها هستند.
مشتری مداری و کیفیت انگیزههای درونی برای آن
به نام خدا. دیروز در جمعی حضور داشتم که توسط مدیری از آن جمع اهمیت موضوع "مشتری مداری" مطرح شد. از مباحث طرح شده یادگیری خوبی داشتم و مرتبط با موضوع نیز ایدهای به نظرم رسید. از زاویه نظریه خود تعیین گری شاید بتوان کیفیتهای متفاوتی برای انگیزههای یک فرد یا بنگاه برای مفهوم مشتری مداری تصور کرد. هر یک از این درجات کیفیت انگیزشی يا تركيب هاي خاصي از آنها نیز احتمالاً میتواند پیامدهای مختلفی برای یک بنگاه یا جامعه داشته باشد. در قالب پيشنهادي اوليه، چند کیفیت انگیزشی متفاوت از نظر روانشناختی برای مشتری مداری به شرح زير قابل بررسي هستند:
ویژگیهای نسل جدید و نظریههای رهبری سازمانی
به نام خدا. مقالهای اخیراً در ژورنال LQ منتشر شده است که در آن این سؤال مهم مطرح شده است که تا چه حد نظریههای رایج رهبری سازمانی برای رهبری کارکنان سازمانها از نسل جدید میلنیال (متولد ١٩٨٢ تا ١٩٩٩) نظریههای مناسبی هستند؛ به خصوص در سازمانهایی که این نسل سهم عمدهای از ترکیب منابع انسانی آنها را دارند. اطلاعات چکیده این مقاله در اين آدرس قابل مرور است.
رهبری استراتژیک اصیل در سازمان؛ پیشنهادی مفهومی به علاقه مندان جنبههای شناختی استراتژی
به نام خدا. رهبری سازمانی بنا به نظر برخی از صاحبنظران دارای ابعاد مختلفی است. یک جنبه آن که بیشتر در ادبیات رهبری سازمانی از منظر روانشناختی و رفتار سازمانی مطرح است، به نحوه تعامل و نفوذ رهبر سازمانی بر دیگران می پردازد. بعد مهم و محوري دیگر نیز رهبری استراتژیک و جهت دهی به سازمان است. این بعد ارتباط قوی با مباحث برنامه ریزی استراتژیک و خلق استراتژي دارد. به نظر می رسد مفهوم سازی انجام شده در ادبيات رهبري سازماني که از رهبری اصیل از منظر رفتاری و تعاملی انجام شده است شاید برای جنبه استراتژیک رهبری سازمانی نیز قابل استفاده باشد.
رفتارهای بازخورجویی و خودشیفتگی مديران
به نام خدا. رفتارهای بازخورجویی (feedback seeking behaviors) یکی از حوزههای تحقیقاتی در رفتار سازمانی و روانشناسی سازمانی است. این رفتارها به اشکال و با ابعاد مختلفی برای دریافت بازخور از دیگران درباره عملکرد خود امکان بروز دارند. از فواید آن در تحقیقات این حوزه به کاهش ابهام و عدم قطعیت، یادگیری و بهبود عملکرد اشاره شده است. بیشتر تحقیقات این حوزه این گونه رفتارها را از زاویه بازخورجویی کارکنان از مدیران خود مورد بررسی قرار دادهاند.
برخی سوالات و پاسخ ها پیرامون مفاهیم اصالت و رهبری اصیل
به نام خدا. در جریان مطالعه و یادگیری نقادانه موضوعات مختلف پیرامون مفهوم اصالت و رهبری اصیل با سوالاتی برخورد کردهام که البته برای برخی از آنها پاسخهایی اولیه نیز یافتهام. البته این مسیر هنوز ادامه دارد، اما به نظرم رسید که شاید به اشتراک گذاری آنها مفید باشد. در ادامه سوالات و پاسخهایی به آنها که به اختصار مطرح شدهاند تقدیم میشود:
برخی آثار محیط کنترلی بر مولفه های روانی و مدیریتی سازمان ها
به نام خدا. مدیرانی را در برخی سازمان ها می بینیم که به دلیل ساده پنداری شیوه اثرگذاری خود بر سازمان و شاید بالا بودن سرعت تاثیر دستوراتشان، آگاهانه یا ناخودآگاهانه با رویکردی کنترلی و مکانیکی می خواهند به نتایج مورد نظر خود در کوتاه مدت دست پیدا کنند.
ذهن آگاهی و رهبری اصیل
به نام خدا. هر چند ذهن آگاهی و رهبری اصیل مفاهیمی هستند که ریشههای پیدایش متفاوتی دارند، اما ذهن آگاهی را میتوان یکی از مکانیزمهای مؤثر برای تقویت اصالت رهبران سازمانی و یا هر کاراکتر کلیدی دیگری برای آنها دانست. ذهن آگاهی نوعی توانمندی است که یک انسان را به لحظه خود آگاه میکند، و موجب میشود که وی به باورها، هیجانات و جریانهای درونی خود آگاهی روشنی یابد (براون و رایان، ۲۰۰۳).